به گزارش دفتر رسانه و ارتباطات اجتماعی نهضت استادی بسیج استان مازندران بیانیه سازمان بسیج اساتید استان مازندران در محکومیت حمله به ساحت ولایت و شهدای مدافع حرم توسط یکی از سران فتنه صادر شد.

       بر اساس این گزارش، متن بیانیه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

"فاعتبروا یا اولی الالباب"

هفته گذشته(سه‌شنبه نوزدهم مرداد) متنی از میرحسین موسوی در کانال وابسته به یک سایت ضد انقلاب منتشر شد که این محکوم فتنه در آن به انقلاب، رهبری، شهدا و جبهه مقاومت اسلامی اهانت کرده است و این اقدام موجب تالم و تاثر مردم مومن ولایی و دوست‌دار شهدا شد .کمتر بیانیه‌ای در تاریخ سیاسی ایران می‌توان یافت که مانند بیانیه امروز میرحسین موسوی مخرج مشترک آمال و مدعاهای منافقین و صهیونیست‌ها و آمریکا و آل سعود و داعش و دیگر گروه‌‌های تروریستی در منطقه باشد. وی در جملات  خود به‌ نحو بسیار عجیبی علیه مبارزه با داعش در سوریه و همچنین کمک به گروه‌های مقاومت در یمن علیه جنایت آل‌سعود و... موضع‌گیری کرده و حتی در گامی فراتر حزب‌الله لبنان را به باد انتقاد گرفته و در مجموع مقاومت علیه داعش و اسرائیل و آل‌سعود و... را شوم و کجروی و «جرائم ننگین» خوانده است!

بیانیه منتشر شده دارای چند ادعاست که به شرح ذیل نیازمند تبیین و پاسخ است:

1) ادعای دست بردن در حقیقت معانی

       در متن منتسب میرحسین آمده است که « گناه بزرگ حکومت ما دست بردن در حقیقت معانی است. "هر نام پرشکوهی به ننگین‌ترین جرایم تعلق می‌گیرد.» اما آن‌چه به ذهن خطور می‌کند این است که جناب ایشان ید طولانی در دست بردن در حقیقت معانی دارند که نمونه معروف آن « خداجو» و «حسینی» نامیدن کف زنان و رقاصان ظهر عاشورای سال 1388 است.

2) ادعای سردار بی‌افتخار نامیدن شهید همدانی

       ایشان در متن جدید منتشر شده، تلاش کرده تا یکی از افتخارات استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، یعنی نابودی داعش در خارج از مرزهایش را به سخیف‌ترین شکل ممکن با برچسب توهین‌آمیز «آن سردار بی افتخار« به شهید همدانی مورد حمله قرار دهد. ایکاش ایشان شعار راهبردی داعش یعنی "امروز سوریه و عراق و فردا تهران" را فراموش نمی‌کردند و وقتی در سایه‌سار خون شهدای مدافع حرم آرام نشسته‌اند دهان و فضای فکری جامعه را به بی‌احترامی به ساحت این خون‌های ارزشمند نمی‌آلودند و چه زیباست فرمایش سید الشهدا که فرمودند "اگر دین ندارید حداقل آزاده باشید".

ادعای موروثی شدن رهبری

       آقای موسوی در بیانیه عجیب خود نسبت به احتمال موروثی شدن رهبری در ایران هشدار دادند و در پیام تازه خود نوشت: «سیزده سال است که اخبار این توطئه شنیده می‌شود. اگر به راستی در پی آن نیستند چرا یک‌‎بار چنین نیتی را تکذیب نمی‌کنند؟«. مدعای موروثی کردن رهبری از سوی موسوی بدون سند، برهان و حجت، دوقلوی همان اتهام تقلب است. این دو یک سرمنشأ دارد. بنابراین «انتصاب الهی» و «انتخاب فقها» ملاک تعیین رهبری در قانون اساسی کشور بوده است و خواهد بود و هر فقیه واجدالشرایطی که دارای این شرایط باشد به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی برگزیده می‌شود(به مانند زعامت مقام معظم رهبری در سال 1368)

و اما سخن پایانی

       آن‌چه واضح است این است که طی ماه‌های گذشته، دشمن که از ایجاد اغتشاش به بهانه‌ی برخی نارضایتی‌ها و مطالبات معیشتی و صنفی ناامید شده بود، با تمام توان تلاش کرد که با دو قطبی سازی‌های کاذبی همانند: حجاب اجباری و بی‌حجابی اختیاری، متروپل و سیل و ... به ظن خود نبرد مردم علیه مردم و شکاف بین مردم با نظام و دولت را به اوج خود برساند و جرقه‌ی برخی دعواهای اجتماعی و اغتشاشات هدفمند را در این برهه حساس مذاکرات هسته‌ای راه‌اندازی کند و در آخر، مطالبه‌ی اصلی این‌جاست که قوه‌ی قضائیه که از سال 1397 با صدور حکم‌های سنگین برای مفسدان اقتصادی(سلطان سکه، سلطان دلار، سلطان قیر و سلطان خودرو) فاز تازه‌ای از مبارزه با مفاسد در پی گرفته است. آیا زمان آن نرسیده است که برخوردی شدید و عبرت‌آموز با «سلطان فتنه» داشته باشد؟ البته که همان‌طور که اعدام سلاطین سکه و خودرو و دلار باعث متوقف شدن روند صعودی سکه و دلار و خودرو نشد قطعا اعدام سلطان فتنه هم باعث متوقف شدن فتنه‌انگیزی حامیان سلطان نخواهد شد که اگر این‌گونه بود طی همین چند روز از تاریخ صدور این بیانیه تروریستی، به‌جای سکوت شاهد موضع‌گیری علیه آن می‌بودیم.

       سازمان بسیج اساتید استان مازندران ضمن پاسداشت روح بلند و مطهر همه‌ی شهیدان مدافع حرم مخصوصا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین همدانی عزیز، بر محکومیت این مکتوب مغرضانه و مرزبندی صریح و مشخص همه‌ی جریانات سیاسی با چنین اقدامی تاکید نموده و معتقد است این سناریوی تکراری و مایوسانه‌ برای سنگ‌اندازی در میدان مبارزه‌ی اصلی تحقق اهداف ملت ایران برای جهش‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی راه به جایی نخواهد برد و وحدت ملی بر محور رهنمود‌ها و اوامر رهبری فرزانه انقلاب اسلامی و پرهیز از خط و نشان کشیدن و حاشیه‌سازی‌های بی‌حاصل تنها راه پیش رو است.